زبانحال حضرت عباس علیهالسلام با سیدالشهدا علیهالسلام
شـرمـنـدهام نـشد که بـمـانم کـنـارِ تو تـسکـین شـوم بـرایِ دلِ بیقـرارِ تـو اشکِ رقـیه دیدم و گـفـتم که میشوم مرهم به زخـمهای دلِ غُـصِّـهدارِ تو رفـتم فُـرات را به حـضورت بیاورم تیری به مَشک خورد و شدم شرمسارِ تو این نیـزهها نذاشت که با خود بیاورم آبی بـرایِ کـودکِ چَـشـمانـتـظـارِ تو تا پایِ دشمنان نـرود سمتِ خـیـمهها دست و سر و تمامِ تَـنـم شد نـثـارِ تو با ذکـر یـا أخـا تـو به بـالـیـنـم آمـدی بـا این حـساب من شـدهام از تـبارِ تو |